جدال زندگی با آسیب نخاع

جدال زندگی با آسیب نخاع

خاطرات و تجربیات نخاعی شدن
جدال زندگی با آسیب نخاع

جدال زندگی با آسیب نخاع

خاطرات و تجربیات نخاعی شدن

21>نخاعی شدن و فصل زمستان(قسمت اول)1388


سلام خدمت دوستان عزیز و گرامیم، با گذشت یک سال و اندی از حادثه دلخراش رانندگی که منجر به نخاعی شدنم گردید، به اتفاق مادرم و همسرم در استان مازندران به امید درمان بسر میبردیم. فصل قشنگ پاییز را با گردش و رفتن به فیزیوتراپی گذروندیم. با توجه به حدود سی جلسه توانبخشی پیشرفت اندکی در پاهایم ملموس بود. در قسمت قبلی گفتم که با وساطت و خواهش های مکرر دوستم، دکتر پذیرفت دوباره به درمان ادامه دهم. البته با شروع فصل زمستان و سردی هوا و بارش بارانهای سیل آسا مشکلات زیادی را متحمل شدم. با گذشت زمان و ادامه درمان با اخلاق و رفتار دکتر بیشتر آشنا شدم. دکتر با وجود سن و سال بالایی که داشت، هنوزم ازرفتارهای جوانی در موارد خاص عبایی نداشت. روال کارش طوری بود که بعد از ویزیت و معاینه خانمهای سانتال مانتال، آنها را برای آخر وقت نوبت میداد، چون آخر وقت دو خانم کمکی خود را مرخص میکرد و با خیال راحت و تمرکز فکری که لازمه کارش بود به درمان و حرکات توانبخشی در موارد خاص و بیماران مورد علاقه اش ادامه میداد. به دلیل رطوبت زیاد در استان مازندران اکثر بیماران از درد دست و پا رنج میبردند. مشخص بود دکتر هم از داد و فریاد و آخ و اوف های بیمارانش لذت خاصی میبرد. من بیچاره را بعد از تمام شدن کار با دستگاه الکتریکی و امواج فارادیک به اطاق دیگری که چند طناب آویزون شده داشت، هدایت میکرد و کار تعویض پاها رو به همسرم و مادرم واگذار میکرد. و تاکید میکرد هر پا را باید هزار بار جلو عقب کنی را زودتر راه بیفتی....! در همین رابطه یکی از همشهریان عزیزم که مثل من از گردن نخاعی شده  تعریف میکرد که فیزیوتراپی به من گفت برای تقویت عضله بازو و پشت بازو باید فنری را که یک سر آن به دیوار متصل است باید هزار مرتبه مدام با هر دست بکشی و ول کنی..بنده خدا بنا به دستور دکترش و به امید بهبودی هر چه زودتر تا توان داشته بود این عمل رو انجام داده بود بعد از مدّتی متوجه شده بود که عضله و رگ بزرگی که در جلوی سینه و زیر بغل هست خشک شده و هنوز که هنوزه این مشکل رفع نشده...این دستور فیزیوتراپ و دکتر عوارض جبران ناپذیری برایش به یادگار گذاشته..همین بیمار فوق الذکر برای درمان به تهران رفت و بعد از ویزیت و معاینه در مطب دکتر صابری که ادعا میکنه از طریق کاشت و تزریق سلولهای بنیادی آسیبهای نخاعی رو درمان میکنه، تن به این عمل داد. با پرداخت حدود ده میلیون تومان بنا به گفته خودش تحت عمل قرار گرفت. قبل از عمل میتونست با کمک پارالل راه برود اما بعد از عمل از همین راه رفتن خودش هم افتاد. من خودم به دیدن این عزیز رفتم و از نزدیک شاهد بودم . فیلم قبل از عملش رو دیدم که با پرالل راه میرفت. و بعد عمل نمیتونست حتی سر پا واسته. این همان دکتری هست که با افتخار از او در صدا و سیما از او پشتیبانی کردند و دنیا را از این کشف مطلع ساختن.......! این آخرین پستی هست که در روزهای پایانی سال 1391مینویسم. از تمام دوستان و عزیزانی که در این مدّت وقت گذاشتن منو همراهی کردند و مشوّق اصلی من بودن تشکر و قدردانی میکنم. از تمام کسانی که از نعمت سلامتی برخوردارند و مطالب و نوشته های منو دنبال میکنند انتظار دارم قدر سلامتی خود و خانواده عزیزشان را بدونند و بقول مهرداد با داشته های مثبت به زندگی خود بنگرند و از لحظات خوب و خوش زندگی لذت کافی رو ببرند. از تمام همدردان عزیزم استدعا دارم اگر از وجود حتی اندکی حس و قدرت در اندام بهرمند هستند آن را زنده نگهدارند و برای تقویت و برگشت تحرک و راه رفتن تلاش کنند. دوستان بیماری هم که به دلایلی از ادامه توانبخشی معذورند و برگشت تحرک در اندام خود را دور از دسترس میدانند نا امید نباشند. با ادامه زندگی و عبادت با خدا و کسب علم و مطالعه خود را مشغول و به امید پیشرفت علم پزشکی و درمان بیماری،در کنار خانواده خود لحظات خوشی را سپری کنند.......! من برای رهایی از افکار و چون و چراها که در اوایل نخاعی شدنم  گریبانگیرم شد به دنبال راه گریزی میگشتم.زیرا در ماههای اولیه خیلی ناراحت و افسرده شده بودم تا حدّی که همیشه در دلم از خدا طلب مرگ میکردم. اما وقتی در ای سی یو بودم  با دیدن مادر پیرم و همسرم که نو عروس بود با خودم عهد کردم که برای خوشحالی مادرم و زندگی دوباره با بیماری بجنگم. و شبها و روزهای سختی رو با تلاش و نفس کشیدن های ممتد گذروندم. در نهایت از اعماق آخرت به دنیا برگشتم. و لااقل موجبات خوشحالی خانواده را فراهم کردم.و اکنون هم با ایجاد این وبلاگ دوستان مجازی بسیاری پیدا کردم. دوستانی که به جرات میتوانم از آنان بخوبی و با صداقت و دوست داشتنی ترینها یاد کنم. و تعدادی از دوستان مجازی از فامیلم به من نزدیکترند.برخی از دوستان مجازی انگیزه شدن برای تلاش و تمرینهای روزانه، انگیزه شدن برای دوباره راه رفتن. به امید دیدن همدردم لیلا از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم. با گرفتن نفس تازه از نفسم در گیلان و نفسم در بلوچستان و با کمک گرفتن از ناهیدم در تهران و نسرینم در کردستان و همراهی دوستم منیره در اصفهان و سودایم در ایران و یاد گرفتن صبوری از سیاوشم در کرمانشاه و آیدایم در مشهد مقدس و تمام دوستانی که با گذاشتن کامنت سعی برتشویق اینجانب داشته اند سپاسگذاری میکنم. در اینجا از تمام دوستانی که خواننده پستهای بنده هستند و امکان گذاشتن کامنت ندارند هم ممنونم. و از همه بخاطر این همه لطف و محبت که نسبت به من داشتن بی نهایت تشکر میکنم. همچنین از تمام اقوام و آشنایان و نزدیکان که مستقیم یا غیر مستقیم ابراز محبت داشتن سپاسگزارم...و عید نوروز باستانی رو به همه عزیزان تبریک میگویم و سال 1392 را سالی لبریز از شادی و شادکامی و بیشتر از همه سلامتی برایشان آرزومندم....../   چون اکثر مخاطبان از بیماران و همدردانم هستند و بدلیل مشکلات جسمی در ایام نوروز در خونه بسر میبرند سعی میکنم طبق معمول پست جدید بذارم و کسانی که در مسافرت بسر میبرند از طریق گوشی همراه میتوانند مطالب رو بخوانند....../ تا قسمتی دیگر و سالی دیگر خدانگهدارتون..... 

نظرات 15 + ارسال نظر
کاوسی سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:28 ب.ظ http://mighat61.blogfa.com

[گل][گل][گل]
سلام
امام صادق (علیه السلام): هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن منتظر گشایشیم. چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان است.
نوروز آیین رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند. از نوروز می آموزیم که هیچ وقت کسی را ناامید نکنیم، شاید امید تنها دارایی اش باشد. نوروز و سال نو بر شما مبارک باد. امیدوارم در پرتو عنایات حضرت ولی عصر امام زمان(ع)، سالی پر از خیر و برکت برای شما و خانواده محترمتان پیش رو باشد.

سلام اقای کاووسی محترم...همچنین عید شما مبارک باشه و سلامتی برایتان ارزومندم..خدانگهدارتون

دونده سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:43 ب.ظ

سلام
عمل همیشه یه ریسکه........

سال خوبی براتون ارزو می کنم

سلام دونده قهرمان ممنونم از شما

مهسا سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 ب.ظ

سلام آقا مهدی. سال بسیار قشنگی رئ برات آرزو دارم امیدوارم روزی بنویسی که تونستی راه بری .من وبلاگ ندارم اما وبلاگ شما رو می خونم. شاد باشی و کامیاب

سلام خانم مهسا ...منم سال جدیدو بهتون تبریک میگم..

لیلا چهارشنبه 30 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:36 ق.ظ

بهار بستر مهر است و دفتر معرفت
قصه ی هستی
حکایت دلبستگی ها و فراموشی خستگی ها
امیدوارم در سال جدید به همه ارزوهای قشنگت برسی

سلام لیلا خانم گل...سال جدید رو به خودت و خانواده عزیزت تبریک میگم..و منم امیدوارم سال نو با پای خودت به مشهد و زیارت امام هشتم بیای...به امید انروز

نفس چهارشنبه 30 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:14 ق.ظ http://yadenafas.blogfa.com

دو قدم مانده به خندیدن برگ...
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ...
چشم در چشم بهاری دیگر...
تحفه ایی یافت نکردم که کنم هدیه تان...
یک سبد عاطفه دارم همه ارزانیتان...
نوروزتان پیشاپیش مبارک
برایتان ارزوی بهترین سالهای زندگیتان را دارم
واز خداوند خواهانم از این شروع سال 92
هیچ وقت رنگ غم واندوه ومشکلات را نبینی وهمچنان
سالم وشاداب وسر زنده بمانی..
سال خوب وخوشی را برایتان ارزو میکنم
امسال بهترین سال زندگیتان باشد

سلام نفس جون ....عاطفه اونم یه سبد ...! خیلی دستو دلبازی ماشالله. سال قشنگی در کنار خانواده داشته باشید..

سودا چهارشنبه 30 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:16 ب.ظ http://ranginkaman114.blogfa.com

سلااااااااام سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک
از دست این دکترها و خانم های سانتی مانتال ای بابا
دلم گرفت از این بخش ماجرا
امیدوارم در سال پیش رو یکسری دکتر توپ و منحصر به فرد سر راهتان قرار بگیرند که از این دکترهای خوب هم مطلب بگذاری و بگی که تونیتم راحت را بروم تونستم فلان افتخار را کسب کنم و...
انشاا... ارزوهاتون یکی یکی به ثمر بشینه برای منم زیاد دعا کنید که خیلی محتاجم

سلام سودای خوبم...عید شما هم مبارک باشه.....ممنونم از لطف جبابعالی../خدانگهدارت عزیز

نفس پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:18 ب.ظ http://yadenafas.blogfa.com

زندگی کوتاه است،لذت ببرید.
عشق کمیاب است ،از دستش ندهید.
خشم بد است،رهایش کنید.
ترس قاتل ذهن است ،شکستش دهید.
خاطرات شیرینند،قدرشان را بدانید.
شاداب وسالم باشید
روزهایتان همیشه افتابی وخوب باشد

ممنون از متن زیبات نفسم....شاد باشی

ستاریان جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:36 ق.ظ http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام آقا مهدی
سالی خوب پر برکت توام با سربلندی برای شما آرزو می کنم. عید شما مبارک

سلام جناب ستاریان عزیز ...خیلی ممنونم امیدوارم شما هم سال خوب و پربرکتی را در پیش رو داشته باشید..خدانگهدارتون

ثریا جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:04 ق.ظ http://mazhabe20.blogfa.com

سلام خوبین؟ عجبببب.واقعا ممنون که در مورد این دکتر نوشتید چون خیلیها کلافم کردند که برم تهران پیش دکتر و معالجه کنم. امیدوارم سال جدید با تلاشی که دارید بهبودی خیلی زیادی پیدا کنید
دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان . . .
عید نوروز بر شما مبارک[گل]بیا و کمی بخند منتظرم[بدرود]

اره خوبم مرسی از شما..عید شما هم مبارک به خانواده سلام برسونید.

نرگس جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:24 ب.ظ

ارمیا اول شد تبریک
واسه عید نرفتید مسافرت؟
شما الان با مادرتون تنها زندگی میکنید؟
راستی با یه قرار دوستانه چطورید؟
شما طرفدارهای زیادی دارید که دست دارن شما رو از نزدیک ببینن و اراده شما مثال زدنی هست.
میتونیم ترتیب یه قرار دوستانه رو بزاریم تا بچه هایی که دوست دارن بیان توس شما رو از نزدیک ببینن.
موافقید؟

منم خوشحال شدم که مورد علاقه ام برنده شد....هنوز که نرفتم مشخص نیست....شاید/ اره با مادرم تنها هستم..اره از نظر من اوکی هست...

آشنایی با یک معلول قطع نخاع یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 06:57 ق.ظ http://iran.special.ir

سلام مهدی خان
سپاس از لطف و محبت جناب عالی
عید زیبا و شگفت انگیز نورز بر شما و خانواده‌ی گرامیتان شاد و شیک و مبارک
ما نخاعی ها بجای اینکه بفکر خوب شدن باشیم باید تلاش کنیم که بدتر از این نشیم و سلامتی ای که داریم را پاسداری کنیم مثلا دیالیزی نشیم
براتون بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم در سال جدید مدام سلامت و سرخوش و کامیاب باشید
همیشه بهاری باشی

سلام مهرداد جان..سال خوبی در کنار خانواده گرامی داشته باشید.......ممنونم از لطف شما../

نفس یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:39 ق.ظ http://yadenafas.blogfa

خدایا از تو سپاسگزارم که این روز خوب را به من عطا کردی واز تو برای همه خیر وبرکت فراوان طلب میکنم واز امروز فقط خبرهای خوب را پخش وبه سوی خود جذب می کنم
سلام این دعایی که ما هر روز صبح با این زندگی خود را شروع میکنیم به ما یه انرژی مثبت میدهد شما هم دوست دارید میتوانید این کار را انجام دهید وبه ارزوهای خود برسید
روزهای خوب وشادی داشته باشی

سلام.سلام. سلام ....روزهایتان پر انرژی باد

سودا یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:52 ق.ظ http://ranginkaman114.blogfa.com/

سلام چرا وبلاگ امدید نظر ندادید درباره خواب و خواب دیدن
این همه هی میگویید آپ کن بعد می آی و میگی چه عجب
ای بابا

سلام دوست خوبم...اومدم و خوندم خیلی هم عالی بود...وقتی کامنت میزارم یعنی خوندم حتما.........حالا دوباره میام چک میکنم چشم

ناهید یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:21 ب.ظ

سلام آقا مهدی
سال نو بر شما و خانواده عزیز مبارک
از خدای مهربون میخوام که در سال جدید هر چه که آرزویش را دارید به شما عنایت کنه و حال شما رو به بهترین حال تغییر دهد.
و امیدوارم که نوشته هاتون پر از امید و شادی باشه.

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

سلام ناهید خانم عزیز... عید شما هم مبارک باشه...سال خوبی داشته باشی...ممنون از لطفتون/

چکاوک چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 06:42 ب.ظ http://yazdan-paki1.blogsky.com/

شرمنده من دیر به این پستتون رسیدم
یعنی حرف نداری شما
مرسی که منو دوست خودتون میدونید من از شما به خونوادم گفتم ...
گفتم که دوست خوبی مثل شما دارم...
هی داد بی داد از خانم های سانتال مانتال وصد وای بر جناب دکتر از این دست که شما اشاره فرمودید ...
مرسی که تا حدودی بی پرده حرف زدین .درسای خوبی به ما میدین استاد گرامی...
مادرتون پاینده باشن ان شالله
از پارالمپیک چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام منم از داشتن دوست خوبی مثل شما خوشبختم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد