جدال زندگی با آسیب نخاع

جدال زندگی با آسیب نخاع

خاطرات و تجربیات نخاعی شدن
جدال زندگی با آسیب نخاع

جدال زندگی با آسیب نخاع

خاطرات و تجربیات نخاعی شدن

35>نخاعی شدن و فصل تابستان1392قسمت دوم


سلام دوستان عزیزوگرامی، به روایتی دوم مردادماه 1392سالگرد تولدمه و 44ساله شدم. همچنین مردادماه 92مصادف است باچهار سال و نه ماه نخاعی بودنم. امیدوارم طاعات و عبادات شما در ماه مبارک رمضان مورد قبول خداوند بزرگ قرار گیرد و در این شبهای قدر دعاهای شما مستجاب گردد. در این شبهای عزیز، چشم تمام آرزومندان، دردمندان و بیماران نخاعی به درگاه حق تعالی و کرامت و بزرگی خداوند متعال میباشد.تابستان امسال گرمو طاقت فرسا است. روزی برای انجام کاری بانکی و خرید عازم بازار شدم، بی خبر از اینکه آن روز گرمترین روز تابستان بود. با کرایه کردن ماشینی به بانک مورد نظر رسیدیم، برای رهایی از زحمت ویلچر سوار شدن با دوستم تماس گرفتم تا جلوی درب بانک حاضر شود.چون ایشان کارمند همان بانک و شعبه بود. چیزی نگذشت ایشان تشریف آوردند و تمام امورات بانکی را انجام داد و برای خرید اقلام دیگر براه افتادیم. از راننده خواهش کردم تا به فروشگاهی برود تا همه خریدها را از انجا تهیه کنیم. اینبار هم از ماشین پیاده نشدم و تمام زحمات به گردن راننده افتاد.بعد از خرید بطرف خانه عزیمت کردیم نزدیک ظهر شده بود آفتاب سوزان چهره نازک نارنجی منو رنج میداد....وقتی به خانه رسیدم مثل یک جسد درازکشیدم و ضعف کردم. برای چنین مواقعی از آب پاش دستی استفاده میکنم چون هم انگشتان دستم کار درمانی میشود و دیگر اینکه آب مثل شبنم و نزمه باران احساس خوب و طراوتی بهاری به من میدهد.....چند روزی هست که خیلی تنبل شده ام و شبها برای ورزش بیرون نمیروم.....اصلآ حس و حالش نیست...حالم دگرگون شده و تمام برنامه هایم بهم خورده فقط میخورم و میخوابم و وقتی هم که بیدارم پیامک بازی و تلویزیون میبینم.....خدا این دوستهای ناباب رو از من نگیره......اگر اینها نبودند باید چکار میکردم....قلب و دلم هم پاک شده از آرزوها و امیدها......مثل یک کاغذ سفید میماند....چیزی برای نوشتن ندارم.....حتی خطهای موازی روی کاغذ ناپدید شده انگار کاغذ نقاشی دستم گرفتم....!!!!!!!!!!!!!!!  تنها بحثی که فعلا در ذهنم خطور کرد نصیحت و نظر بنده در رابطه با درمان و قبول اتفاقی است که برای دوستان و همدردانم رقم خورده....چون واقعآ دلم میسوزه و میدانم که در این مسیر طولانی که به امید بهبودی طی میشود چه ناگواریهایی در پیش است.....قبل از هر چیز باید صبر و شکیبایی داشته باشید.....و با امید و تلاش، خود را بیمه کنید....در رابطه با درمان،گول تبلیغات و فیلمها و حرفهای قشنگ را نخورید....به قول معروف وقتی میبینید یک چیزی یک حرفی خیلی شیرین و فوق العاده است باور نکنید.....! در این چند سال که در بستر بیماری بودم همیشه به اخبار ایران وجهان و پیشرفتهای علمی گوش میدهم ....و میدانم که بخاطر پول، هر کسی یا حتی یک کشوری، گاهی برای جلب توجه کشورهای دیگر و نشان دادن پیشرفت دروغین، تبلیغات میکنند.....هر کسی به نوبه خود در این تبلیغات دروغین سهمی دارد و فقط برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند....برای مثال دکتر وزیری تبار که در کانالهای برون مرزی ظاهر میشود. ادعا دارد که با روش کشت سلولهای بنیادی بیش از صد بیماری لاعلاج را درمان میکند....کمپانی خودشون را خیلی بزرگ و پیشرفته منعکس میکنند..و برای تحویل دارو برنامه و سلسله مراتبی را بازگو میکند...و با نشان دادن چند عکس آماتور طبی و فیلمهای بچه گانه انیمیشن, عده زیادی از بیماران بیچاره و ساده را شکار میکند. هزینه های دارو را معادل چهار هزار دلار دریافت میکند و برای تحویل چند پکیج از قرصها و داروهای ساخته شده از گیاهان دارویی(گچی) ماه ها باید در انتظار بمانیم....پس باید نتیجه بگیریم که اگر کمپانی ایشان بزرگ شده و بیشتر کلاه میگذارد..بخاطر ساده بودن و ناچار بودن و پول دار بودن عده ای از ما بیماران بدبخت است....دیگر اینکه صاحب تلویزیون به هدف خود که پول است میرسد و هیچ مسؤلیتی در قبال کذب بودن حرفهای دکتر ندارد....و مثال دیگر همین کرمهای حلزون است که حتی از رسانه دولتی خودمون تبلیغ شد..و به تقلبی بودن آن پی بردند....حالا این کرم چیزی نیست که از روی ناچاری خرید کنیم و هر کسی که چنین کرمهای گران قیمتی مصرف کندحتمآ پولش را براحتی پیدا میکند....! دکتر وفا در زنجان مطبی دارد (مغازه) و با استفاده از سوزنهای طبی و برق، افراد و بیماران زیادی را هر روز بدون گارانتی و تضمین به چالش کشانده...اهالی و کسانی که مسکن کافی در اطراف و نزدیک مطب دکتر بی وفا دارند نانشان تو روغنه، چون بیماران امیدوار باید ماه ها و گاهی سالها در آنجا زندگی کنند....و با اطلاعات جدیدی که دارم اکثر بیماران ناراضی به خانه خود برمیگردند...من خود را مسؤل میدانم که حقیقت را بیان کنم چون خودم بیمار نخاعی هستم و در این چند سال تجربه هایی کسب کرده ام....از تمام همدردانم و خانواده های محترم آنها خواهش میکنم قبل از هر اقدامی برای درمان و خرید تجهیزات پزشکی و توانبخشی، تحقیق و تفحص کنید..و فعلآ باید به قدرت و توانایی و تلاش خود متکی باشید و هر روز ساعتی را به ورزش و توانبخشی اختصاص دهید تا عضلات و ماهیچه ها تحلیل نرود و از پوکی استخوان در امان بمانید تا انشالله به زودی درمان قطعی کشف شود.....و از اطرافیان بیماران نخاعی میخواهم که به بهداشت،وسلامتی پوست بیمار دقت و توجه داشته باشند تا خدا نکرده به زخم بستر دچار نشوند زیرا آثار زخم و شکستگی و بریدگی برای همیشه باقی میماند..../ با تشکر     خدانگهدارتون

نظرات 26 + ارسال نظر
خواننده شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:14 ب.ظ

دستت درد نکنه سالار

سلام دوست عزیز ....سپاسگزارم

نفس یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:51 ق.ظ

الهی جاده زندگیت هموار، آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد

و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی

تولدت مبارک
هدیه من برای تو واست فال گرفتم اگه قبول کنی

در نمازم خم ابروی تو با یاد امد
حالتی رفت که محراب به فریاد امد
از من اکنون طمع صبر ودل وهوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

دلت پاک است . صبر وتحمل داشته باش که اوضاع رو به راه است. دلت را قوی کن وبه خدا توکل کن که شادی به تو نزدیک است .
هدیه ناچیز مرا را قبول کن

سلام نفسم....خیلی لطف کردید .فال خوبی بود بعنوان هدیه قبول میکنم و نشان از دل پاک و با محبت شما دارد....چشم انشالله

طیبه یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:41 ق.ظ

سلام آقای توسی
امیدوارم حالتون خوب باشه

واقعا گرمای هوا این روزا اعصاب داغون کنه!!
خیلی دل میخاد تو این گرما آدم از خونه بیرون بره

دیشب برای همه دعا کردم از جمله شما
ان شاالله به زودی زود خدا همه مریض ها رو نجات بده هم از دست بیماری و هم از دست کلاهبردارهای اینچنینی!

سلامت و شاد باشید
التماس دعا تو این شبای عزیز

سلام مرسی خیلی خوبم .....از اینکه به فکر و یاد من بودید متشکرم....التماس دعا دارم

طیبه یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:47 ق.ظ

دوباره سلام

ببخشید حواس ندارم که من!!
تولدتونو یادم رفت تبریک بگم

تولدتون مباااااااااااااااااااارک

ان شاالله عمرتون سرشار از شادی و سلامت و روزهای قشنگ و لب خندان باشه
آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین

سلام طیبه خانم ...از محبت شما سپاسگذارم

parham یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:17 ب.ظ

سلام اقا مهدی. تولدتون مبارک .
اقا مهدی به نظر من دیگه ننویسید چند وقت هست که نخاعی شدید و هر ماه و سالش رو بشمارید . اینجوری به نظرم بهتر هست , البته باز هر جور خودتون صلاح میدونید دیگه .
عبادات شما هم قبول باشه .
اخ انقدر حال میده با این اب پاشها ادم اب بپاشه به خودش . من خوراکم بود یه زمانی ...
جان من ورزش رو نذار کنار اصلا بدون ورزش نمیشه زندگی کرد حتی شده ورزشهای نشسته و خوابیده انجام بدید در حد همون نرمش هم خوبه .

واقعا دوره بدی هست , دورغ و فریب و بی عدالتی و زور گویی بیداد میکنه . ایمدورام درست بشه همه چیز . من که از ترس اینده بچه ام تصمیم گرفتم ازدواج نکنم و اگر هم یه وقت ازدواج کردم به هیچ عنوان بچه دار نشم , چون دیگه مثل قدیما نیست ادم بتونه 7 -8 بچه بیاره که اینا بزرگ میشن واسه هم دلگرمی باشن .
فعلا خدانگهدارتون باشه .

سلام دوست خوبم...نوشتن سال و ماه نخاعی شدنم بخاطر روشن بودن موضوع وبلاگم در صفحه اول گوگل میباشد...بزودی ورزش را شروع میکنم و از توجه شما ممنونم.....خدا مادر بچه هاتو زیاد کنه بچه میخوای چکار!!!!!!!!

شنیتا یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:45 ب.ظ

سلام
عزیزم اسم دکترو پاک کن برات شر میشه
میتونه ازت شکایت کنه
اینجا ایرانه هر چیزی امکان پذیره
برای یکی از دوستان پیش اومده که اینو دارم بهتون میگم.

سلام ...وقتی چیزی رو تایپ میکنم مدرک و شاهد دارم .....خود این دکتر در اینده باید جواب خیلی از بیماران رو بده.....در ضمن چیزی برای از دست دادن ندارم که بترسم.......متشکرم از توجه و نصیحت شما...مرسی

sina دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:50 ق.ظ

<<<<<خدا مادر بچه هاتو زیاد کنه بچه میخوای چکار!!!!!!!! >>>

امیدوارم

مبارک باشه دوست خوبم

سودا سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ق.ظ http://http://ranginkaman114.blogfa.com/

سلام
تولدتون مبارکا باشه انشاا... ۱۲۰ ساله بشوید
همیشه مطلب بگذارید اگر موضوع کم اوردید به خودم بگید هفته ای دو تا موضوع پیشنهاد می کنم که درباره اش بنویسید
گویا زندگی یعنی از پس سختی ها بر امدن این تمام میشه بعدی میاید خوشی میاد بعد میره خلاصه هیچی ثابت نمی ماند
این گرما و دوره سخت هم میگذره
با تمام تفکراتتان درباره عدم اعتماد به هر دکتر و دکانی برای معالجه موافقم احتیاط شرط عقله
موفق باشید

سلام دوست عزیز محبت کردید....به امید روزهای بهتر...متشکرم

ناهید سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام آقا مهدی
عبادات و طاعات قبول درگاه حق
امیدوارم در این شبهای عزیز حاجتت روا بشه ، براتون خیلی دعا کردم
خدا هیچ انسانی رو به این آدمهای به ظاهر انسان نما محتاج نکنه که با رو حیات و احساسات پاک انسانها ی در مانده و مستاصل بازی
کنند ،
فقط از خدا بخواهیم که راه راست رو بهمون نشون بده
ممنونم نوشته ات خیلی اطلاع رسان بود قلمت همیشه پایدار

سلام ناهید جون...از لطف و محبت شما ممنونم خدا همه بیماران رو شفا بده از حضورتون سپاسگزارم

نفس چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:57 ق.ظ

آدامس ها بزرگترین اساتید معنویت هستند
از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند
”هیچ شیرینی ای ماندگار نیست . . . “

سلام خوبی اقا
جاتون خالی شمال بارون وخنک انشالله اونجا هم بارون بیاد تا از شر گرما شما هم راحت شید

ناهید پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ق.ظ

سلام آقا مهدی
راستی تولدتون مبارک ،ببخشید متوجه نشدم امیدوارم خداوند به شما طول عمر با عزت عطا کنه...آمین

سلام ...مرسی از محبت شما شادو سلامت باشی ناهیدم

چکاوک پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ق.ظ http://yazdan-paki1.blogsky.com/

سلام
دوست خوبم
یک لحظه هم شماا رو از خاطر نبردم موقع دعا البته اگر قابل باشیم .
دعاتون کردم آقا مهدی ان شالله به زودی بدون هیچ تکیه گاهی را ه برید و ...
امید وقتی معنی پیدا میکنه که از دل نا امیدی میاد بیرون
من میخوام امیدوار باشم
حتی اگه واقعا امیدی نباشه .بدون امید زندگی غیر ممکنه
راستی با افشا گری هاتونم شدیدا موافقم مخصوصا اسم دکترا رو که گفتین دستتون درد نکنه
کرم حلزون کرم جیرجیرک کرم سوسک
سلامت و تندرست باشید
ای شالله صد ساله شید

سلام چکاوک...از اینکه به فکر حقیر بودید و با دعایتان دلگرمی دادید واقعا سپاسگذارم....و با امید زنده ام...متشکرم خوبه من

نفس دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:14 ق.ظ

مهربانی
مهربانی یعنی آنچه را که بر خود نمی پسندیم به دیگران روا نداریم
مهربانی یعنی حق دیگران را هر چند جزئی محترم بداریم
مهربانی یعنی خطاهای دیگران را با خطایی بزرگتر پاسخ ندهیم
ومهربانی یعنی انسان بودن
پس
مهربان باشیم
سلام خوبی اقا ؟

سلام نفس جون....ممنونم از متنهای زیبایت....متشکرم

طیبه چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:23 ق.ظ

صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود

با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!

فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود"هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم"
این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت

پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود"اوکی امروز دم اسبی میبندم"
همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد !

روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!!فریاد زدایول!!!!امروز درد سر مو درست کردن ندارم!

> >همه چیز به نگاه تو بر میگرده ! هر کسی داره با زندگیش میجنگه ساده زندگی کن


قابل توجه کچلا.....سلام طیبه عزیز از حضور گرمتون سپاسگذارم....عیدتون مبارک

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:18 ق.ظ

میخواد ماه دیده بشه ، میخواد دیده نشه !

خودتون ماهید !

پیشاپیش عیدتون مبارک[گل][گل]

سلام ..مرسی از حضورتون...من هم عیدو تبریک میگم...خدانگهدارت

ناهید جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 ق.ظ

سلام آقا مهدی عزیز
عیدتون مبارک و همه دعاها قبول درگاه حق
خدا هر چه زودتر به شما سلامتی بده ،
راستی براتون خیلی دعا کردم .

سلام ناهید خانم ...ممنونم عید شما هم مبارک باشه.....خیلی با محبتی شما ...سپاسگذارم

نسرین جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ق.ظ

سلام برادر
عیدتون مبارک

سلام خواهر عزیز عیدشما هم مبارک از اینکه همیشه بیادم هستید ممنونم...برایتان سلامتی و پیروزی ارزومندم

فریبا یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ق.ظ

haji chera up nemikoni????

سلام چشم بزودی اپ میکنم حاجیه خانمی...

طیبه یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ب.ظ

سلام

ممنونم
عید شما هم مبارک:)

چرا پست جدید نمیزارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلامتو شاد باشید:)

سلام طیبه خانم گل...ممنونم از شما....اینرنت من اذیت میکنه بیشتر مواقع خیلی سرعتش کمه یا قطع و وصل میشه بزودی جدید میزارم برای بی خیر برنگردیید عکس میزارم ببینید.....خیلی خوشحال میشم اسم شما رو میبینم...خدانگهدارت

فریال امینا- یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:23 ب.ظ http://faryalamina1.blogfa.com/

سلام خوبین؟
مرسی ازنوشته های قشنگت

سلام دوست عزیز امروز همه گلها به بوستان رونق دادن ...شما هم کم پیدایید امیدوارم حالتون خوب باشه ...مرسی

سودا دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:12 ق.ظ http://ranginkaman114.blogfa.com/

سلام
خوبید ؟ کم پیدایید

سلام دوست خوبم ...جلو میگی که عقب نمونی...شما کم پیدایی ...حقیقت اینکه یه نت درست حسابی ندارم ...اذیت میکنه.....خدمت میرسم ممنونم

چکاوک دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:01 ب.ظ http://yazdan-paki1.blogsky.com/

عیدتون دیرادیر مبارک
حالو احوال؟کم پیدا شدین مردی از دیار توس !
نکنه رفتین به یه دیار دیگه؟

سلام چکاوک جونم...خوبم میگذرد عید شما هم مبارک ...جایی نرفتم خونه ام با این گرما کجا میتونم برم.....خیلی متشکرم

سودا سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:30 ب.ظ

سلام
من اپ نمی کنم چون سخت گیرم در انتخاب مطلب شما که روان می نویسید ما انتظار اپ زود زود داریم

سلام سودای عزیز .....بزودی مینویسم چشم

طیبه پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:06 ب.ظ

سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
لطف دارید:)

الان که اومدم امیدوار بودم یه مطلب جدید بخونم، کمی حالم گرفته شد دیدم مطلبی نیس
اما دیدم نوشتید عکس خوشحال شدم
الان میرم ببینم

خیلی خوشم اومد از عکسا بویژه اون گلهای خیلی زیبائی که به طیبه مربوط میشد
نمیدونم این جا چنتا طیبه داریم، در هرصورت یکیشون منم:)
خیلی خیلی ممنونم

چقد تپلی بودید تو بچگی:)
کاش توضیحات اون چند عکس دیگه رو هم میزاشتید

یه سوال هم برام پیش اومد اینکه عکس گلها و گربه با دوربینه یا گوشی؟؟ چون خیلی با کیفیته!

سلامت و شاد باشید
بازم ممنونم

سلام دوست خوبم ...حقیقت بگم گلو تقدیم کردم به طیبه خانمی که همدرد خودم هست و همشهری خودم نیز است...همین الان اپ کردم جدید بیا بخون ....عکسها رو با دوربین دیجیتال سامسونگ میگیرم ولی اون عکسهای بی کیفیت رو با دوربین از روی عکسهای قدیمی گرفتم..متشکرم

طیبه یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:03 ق.ظ

دوباره سلام

گلها برا من بودن؟؟؟؟ خیلی ممنونم ازتون
واقعا زیبا هستن
خیلی خیلی لطف دارید شما

مطلب جدیدو هم خوندم

سلامت و شاد باشید

سلام طیبه خانم امیدوارم حالتون خوب باشه....چه کسی از شما بهتر .....براتون ارزوی سلامتی دارم

طیبه سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:53 ب.ظ

برای جلوگیری از “پس رفت” ، “پس باید رفت”

هر “چاله ای” ، “چاره ای” به من آموخت !!!

بارک الله....به من هم اموختی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد